محل تبلیغات شما

آرشیو پنج‌شنبه ۴ مهر ۱۳۹۸، شماره ۳۵۳۴

مینا نظری کمال

به قضاوت و ارزیابی مردم از خطرات موجود یا احتمالی، ادراک خطر» گفته می شود. ادراک خطر در واقع برداشت از جهان و مبتنی بر تجارب و باورهای افراد است. این ادراک در بستر هنجارها، سیستم هیجانی و ویژگی های ذاتی فرهنگی و اجتماعی افراد شکل می گیرد. تقریبا تمام انسان ها به سیستم ادراک خطر مجهز هستند؛ چه در حال رانندگی، یا فکر کردن درباره ایمنی و نگرانی برای آتش سوزی و.  اکثر مردم، دیدگاهی به تمام خطرات دارند؛ حتی خطراتی که مستقیما با آنها مواجه نشده باشند و این ادراک بر تصمیم گیری فرد نسبت به پذیریش خطر و رفتار وی قبل، حین و پس از بحران تاثیر می گذارد. با وجود این، نه ادراک و برداشت فرد و نه نگرش او به خطر، نباید با رفتار واقعی وی برابر دانسته شود. پژوهش های مختلف نشان می دهند تفاوت های فرهنگی و قومیتی بر واکنش و تاب آوری بعد از بلایا تاثیرگذار است. با وجود آنکه زله در همه کشورهای جهان و به خصوص ایران، بالاترین نمره را در فهرست وقایع خطرناک دارد، ساخت و خرید منازل مسی روی گسل یا رعایت نکردن اصول ایمنی در بازسازی ساختمان ها در مناطق زله زده از سوی مهندسان و مردم محلی، نشان می دهد با مسئله ای در حوزه ادراک خطر مردم مواجه هستیم.

آیا ادراک خطر بیشتر به آمادگی قبلی برای حوادثی مانند زله می انجامد؟ نتایج پژوهش ها در این زمینه متناقض است؛ پاره ای همبستگی مثبت را گزارش دادند، اما گروهی دیگر نشان دادند عوامل میانجی در رابطه ادراک خطر و آمادگی برای مواجهه با آن وجود دارند: مانند هنجارهای اجتماعی درباره درستی و مسئولیت پذیری، باور افراد درباره قدرت کنترل و سازگاری موثر با شرایط و هنجارهای فرهنگی-اجتماعی که به افکار، احساسات و واکنش های افراد در موقعیت ها و زمان های خاص شکل می دهد. بر این اساس، الگوهای فرهنگی در هر مدل از مداخله باید در نظر گرفته شود؛ حتی در چگونگی تشکیل شبکه های حمایتی محلی که از ضروریات مداخله پس از بحران است، توجه به خرده فرهنگ ها و فرهنگ های قومی منطقه ای حائز اهمیت است. همچنین برای سرپایی مجدد افراد جامعه، لازم است موسسات خدمات اجتماعی (مراکز مذهبی، فرهنگی و سلامت روان) به سرعت فعالیت های خود را از سر گیرند. در پاره ای از موارد ورود به بافت فرهنگی و ارائه حمایت های روانی و اجتماعی، مستم فعالیت در سطح وسیع جامعه بوده و بدون حمایت منابع ی، مالی و مذهبی امکان پذیر نیست.

آیا آگاهی از احتمال خطر، به رفتار کاهش خطر می انجامد؟ پژوهش ها نشان می دهند واکنش به احتمال خطر از مسائل روان شناختی تاثیر می پذیرد. بررسی ها در کشور نپال نشان داد تجربه قبلی زله و نگرانی درباره آسیب های بعدی، به میزان معناداری آمادگی پاسخ دهندگان را تحت تاثیر قرار می دهد. با این حال، عموم این مطالعات در کشورهای مختلف مبتنی بر نمونه های کوچک بوده اند. حتی تجارب زله های اخیر نیز نشان می دهد مردم ایران زمین در مقاوم سازی و بازسازی منازل مسی خود پس از سیل و به خصوص زله، اهمیت چندانی به خطرات احتمالی آتی نمی دهند.

چه عواملی بر ادراک خطر افراد تاثیرگذار است؟ بر اساس یافته های پژوهشی، افراد جامعه زله را به عنوان خطری بالقوه در نظر نمی گیرند. داشتن تجربه قبلی زله ای مخرب، از متغیرهای روان شناختی ای است که ارتباط معناداری با ادراک خطر دارد. خوش بینی هم به عنوان الگوی قضاوت ذهنی، سبب می شود افراد خود را نسبت به هم سالان و هم جنس های خود از خطرات بالقوه زندگی مصون بدانند؛ این افراد همچنین از لحاظ جسمانی سلامت و خوشحالی بیشتری را تجربه می کنند؛ اما خوش بینی بر ادراک و پذیرش خطرات بالقوه احتمالی تاثیر منفی دارد؛ چراکه این افراد احتمال خطر را کمتر از واقع برآورد می کنند! همین طور افرادی که در جریان آمادگی برای زله، با توسل به پاره ای از مفاهیم معنوی و نادیده گیری دیگر معانی و مفاهیم، صرفا به آرام کردن خود و در نتیجه عدم ایجاد تغییر متوسل می شوند نیز ادراک خطر و در نتیجه آمادگی کمتری نسبت به وقوع زله خواهند داشت. در واقع بسیاری از افراد، با وجود تمام تلاش های مدیریتی در جهت آموزش همگانی، با سد باورهای ناکارآمد خود به بلایای طبیعی و خصوصا زله واکنش نشان می دهند. از بعد اجتماعی و مالی نیز ن، سالمندان و کودکان، گروه های قومی، مستمندان و افراد با نیازهای ویژه جسمانی و روان شناختی در معرض آسیب بیشتری قرار دارند. سوالی که وجود دارد این است که آیا آسیب پذیری بیشتر، با ادراک خطر بیشتر رابطه دارد؟ پاره ای از بررسی ها نشان داده اند ن و گروه های قومی اقلیت، ادراک خطر بیشتری را گزارش می دهند.

آیا انکار خطر، نقطه مقابل پذیرش وجود خطر است؟ یکی از دلایل اصلی عدم پاسخ به خطر، این است که افراد وارد حالت انکار می شوند. تجارب گذشته از هشدارهای نادرست یا هشدارهای فاجعه نادرست می تواند به راحتی مردم را به این باور برساند که نیازی واقعا به اقدام و عمل نیست! اگر مردم به منبع هشدار اعتماد نداشته باشند، در این صورت انکار ممکن است شدیدتر هم باشد. دلیل دیگری که مردم به نشانه های هشدار پاسخ نمی دهند، این است که نمی خواهند از آنچه دیگران انجام می دهند، متفاوت باشند. انسان ها موجودات بسیار اجتماعی ای هستند و ما تمایل داریم مسیر خود را از دیگران تقلید کنیم. اگر اکثریت مردم به علائم هشداردهنده پاسخ ندهند، ما تمایل به انطباق با این رفتار و پیروی از آنها را خواهیم داشت و مهم نیست که چقدر موقعیت خطرناک باشد! دلیل دیگری که مردم به تهدید پاسخ نمی دهند، این است که نمی دانند چه باید بکنند. در زندگی روزمره، رفتارهای از پیش برنامه ریزی شده ای وجود دارند که ما بر اساس آنها عمل می کنیم. هنگامی که افراد وضعیت جدیدی را تجربه می کنند، طرح مشخصی در دسترس ندارند و بنابراین باید رفتار جدیدی ایجاد کنند. در شرایط عادی، ایجاد رفتار جدید امکان پذیر است؛ اما در شرایط اضطراری و وجود تهدید جانی و مالی، به دلیل فشار زمان، این توان تصمیم گیری و واکنش مناسب تحت تاثیر قرار می گیرد که این حالت، همراهی و همفکری تیم های می را در جهت افزایش فرهنگ ایمنی بازمانده ها می طلبد. 

در کل و با توجه به آنچه گفته شد، به نظر می رسد برای رسیدن به فرهنگ ایمنی فعال که برایند ارتقای سطح آمادگی شناختی و رفتاری افراد جامعه در مقابل بلایای طبیعی است، لازم است به بررسی علل و عوامل فرهنگی، روانی و اجتماعی موثر بر عملکرد مردم ایران پرداخته و حتی روش ها و محتوای استفاده شده برای راهبردهای استراتژیک و ابزارهای موثر و همین طور دانش افزایی و آگاهی بخشی همگانی را بر اساس این عوامل بنا گذاشت.

نگاهی به مداخلات روان شناختی در بلایا و فوریت ها : پیشگیری بهتر است یا درمان؟

ادراک خطر زلزله در گذر زمان

آمادگی ذهنی برای زلزله

های ,خطر ,ادراک ,افراد ,ها ,ای ,ادراک خطر ,نشان می ,است که ,مردم به ,می دهند

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها